کد خبر 1719613
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۹

به گزارش مشرق، یکی از کاربران توئیتری در واکنش به توئیت زیر درباره اظهارات هگست نوشت:

آمریکا تنها اسیر بند بحران‌ اقتصادی نیست بلکه در عرصه فکر نیز دچار بحران جدی است و تعریفی از هویت خود ندارد! از هم پاشی آمریکا و در بهترین حالت ضعف شدید آن دیگر شعار نیست و به واقعیتی محرز و غیر قابل انکار تبدیل شده است!

آمریکا تنها اسیر بند بحران‌ اقتصادی نیست

این[سخنرانی پیتر هگست وزیر دفاع آمریکا در افتتاحیه " گفتگوهای شانگری لا" در سنگاپور] به راحتی یکی از افراطی‌ترین و ترس‌آفرین‌ترین سخنرانی‌های یک رئیس پنتاگون در آسیا بود که یادآور بدترین روزهای جنگ سرد است.

جالب اینکه هگسث سخنرانی‌اش را با این جمله آغاز کرد که "برای یک نسل، ایالات متحده این منطقه را نادیده گرفت" چون آن‌ها "با جنگ‌های بی‌پایان، تغییر رژیم و ملت‌سازی" در جاهای دیگر "حواس‌شان پرت بود".

شروع خوبی برای سخنرانی و تصادف جالبی که همان نسلی که طی آن آمریکا آسیا را "نادیده گرفت" مطابقت دارد با صلح‌آمیزترین و مرفه‌ترین دوره این منطقه در قرن‌ها. و با جنگ‌های فاجعه‌بار و ملت‌های کاملاً ویران شده در جاهایی که آمریکا تصمیم گرفت تلاش‌هایش را متمرکز کند. عجیب است، نه؟

اما نترسید، هگسث می‌گوید، آمریکا نهایت تلاش را می‌کند تا "تمرکزمان را به این منطقه معطوف کنیم" تا به "تهدیدی که چین ایجاد می‌کند" پاسخ دهیم که "می‌تواند قریب‌الوقوع باشد". مطمئنم مخاطبان خیلی آرامش یافتند

هگسث این "تهدید چین" که نگرانش است را چگونه تعریف می‌کند؟ به عنوان "تغییر در تعادل قدرت در هند-اقیانوس آرام"، "بیرون رانده شدن آمریکا از این منطقه حیاتی" و "فتح تایوان توسط چین با زور".

به طور خلاصه "تهدید چین"... جرأت چین برای قدرتمندتر شدن از آمریکا در محله خودش است.

و البته، همان‌طور که همه کسانی که نصف مغز دارند می‌دانند، چه چیزی جنگ بر سر تایوان را محتمل‌تر می‌کند: آیا رویکرد "صلح از طریق قدرت" هگسث که می‌گوید تهدید جنگ "قریب‌الوقوع" است، "اصرار" دارد همه هزینه نظامی را افزایش دهند و می‌گوید آمریکا آماده است "بجنگد و قاطعانه پیروز شود"؟ یا شاید، فقط شاید، حفظ همان رویکرد "چین واحد" که دهه‌هاست در حفظ صلح موثر بوده؟

می‌توانید مقایسه‌ای با کوبا داشته باشید: چه می‌شد اگر چین ناگهان به نیمکره غربی بیاید و شروع کند به گفتن تهدید آمریکا "قریب‌الوقوع" است، از مکزیک و کانادا بخواهد هزینه نظامی‌شان را به ۵٪ تولید ناخالص داخلی برسانند و درباره "تغییر تعادل قدرت در آمریکا" به آن‌ها سخنرانی کند و اعلام کند چین "آماده جنگیدن و پیروزی قاطع" علیه آمریکا است؟ آیا این جنگ را محتمل‌تر یا کمتر می‌کرد؟

تهدید پنهان دیگری که هگسث کرد این بود که "مراقب باشید" از "ایده همکاری اقتصادی با چین و همکاری دفاعی با ایالات متحده" به خاطر "نفوذی که حزب کمونیست چین با این درهم‌تنیدگی دنبال می‌کند".

فقدان خودآگاهی خنده‌دار است: این مرد말اً در حال تهدید و "اصرار" بر اینکه همه در منطقه هزینه نظامی را به ۵٪ تولید ناخالص داخلی برسانند تا با اولویت‌های دفاعی آمریکا به ضرر خودشان همسو شوند، در حالی که در همان نفس درباره نفوذ اقتصادی چین به آن‌ها هشدار می‌دهد. اوج استثناگرایی آمریکایی...

به هر حال، همه اینها خنده‌دار بود اگر اساساً چندش‌آور نبود: در قلب این موضوع، آمریکا مصمم است مانع شود چین، تنها قدرت بزرگی که تا به حال به صورت مسالمت‌آمیز به این مقام رسیده، به مدرن‌سازی و توسعه خود ادامه دهد - چون در نگاه صفر و یکی‌شان به دنیا، فکر اینکه ۱.۴ میلیارد نفر بدون هژمونی آمریکا به رفاه برسند ظاهراً غیرقابل تحمل است.

آمریکا تنها اسیر بند بحران‌ اقتصادی نیست

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس

OSZAR »